روابط دوگانه انسان و محیط زیست در جوامع مختلف

اگر چه انسانها فقط درصد بسيار كمي از بيوماس كره زمين را تشكيل داده اند ,ولي گونه غالبند.در ابتداي دوره پليستوسن انسان نيز شبيه ساير موجودات تحت تاثير كامل عوامل محيطي بوده است ,از آن پس انسان پيشرفت كرده و بتدريج موجب شد محيط فيزيكي اطراف خود را بشدت تغيير بدهد .اصولا" محيط زيست دو موالفه عمده دارد كه يكي تعداد افراد و ديگري تاثير هر فرد بر محيط زيست است .زماني كه جمعيت انسان بر روي كره زمين اندك و تكنولوژي آنها محدود بود ، تاثير انسان بر محيط نيز چيزي بيش از يك تاثيرمحلي نبود .مشكل بنيادي امروز آن است كه جمعيت انسان بسيار زياد و فن آوري ما چنان نيرومند است كه تاثير انسان ديگر به هيچ وجه مخفي و بي اهميت نيست ."پل ارليچ" زيست شناس معروف اشاره مي كند ,كه مجموع تاثير انسان بر محيط را مي توان به اين صورت بيان كرد :
تاثير هر فرد= كل آثار زيست محيطي × تعداد
بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه افزايش فرد جديد به جمعيت در كشورهاي صنعتي موجب آثار زيست محیطي شديد تر از افزايش همان فرد در جوامع فقير و توسعه نيافته مي شود .در مورد ملت هايي كه جمعيت زياد و فن آوري بالايي دارند (مانند: آمريكا ,ژاپن و اروپاي غربي )اين تاثير بسيار عميق است(شیخ اعظمی و همکاران).

منبع : 

شیخ اعظمی ، علی . داوودی نژاد، مصطفی . رحمانی، ولی . ابراهیمی ، ابوذر ، 1387 ، مشارکت شهروندی ، الگویی جدید برای نظافت شهری : نمونه موردی شهر ساحلی نور ، دومین همایش و نمایشگاه تخصصی مهندسی محیط زیست ، دانشگاه تهران ، تهران